امروز صبح که بلند شدم گفتم میخوام برم دانشگاه و رفتم ساعت 12 رسیدیم پایین یه ماشین نمی افتاد ما رو ببره بالاخره بعد چندی یه پراید سفید که نمیشناختمشون اومد و آقایی کرد و ما سهتا رو برد بالا .... حالا نشستیم سر کلاس با اشتیاق فراوان که الانه که استاد طاهری (اصول مخابرات و آنالوگ) بیاد و درس بده منم که مریض بودم درس نگاه نکرده بیدم لیست کامپیوتری رو هم تازه دادن به اساتید کارمون در اومده دیگه یه مسئله نوشت زرتی نگاه کرد به لیستهو اسم مارو صدا زد منم اینجوری شدم آره گفتم بلد نیستم گفت بیا گفتم نیستم گفت میشی منم رفتم (دونقطه دی) و سینوسو کوسینوسو عوضی نوشتم اما خداییش بهم یاد داد فرمولرو ازش ممنونم همین راستی برگشتنی هم چلچراغ گرفتک ببینم چی توشه چیزه جالبی هم توش نبود ......!@! افطارم دارم میرم خونه خاله کدوم خاله دیگه پرو نشو خاله دیگــــــــــــــــــــــهََ